سالهای سال هم که بگذرد
باز ، زمین و آسمان
در روز رفتنت
ناله سر می دهند
ای دردانه آفرینش
سالهای سال هم که بگذرد
باز ، زمین و آسمان
در روز رفتنت
ناله سر می دهند
ای دردانه آفرینش
دوش مرا حال خوشی دست داد
سینه ی ما را عطشی دست داد
نام تو بردم لبم اتش گرفت
شعله به دامان سیاوش گرفت
نام تو ارام جان من است
نام تو خط امان من است
ای نگهت خواستگه افتاب
بر من ظلمت زده یک شب بتاب
پرده بر انداز ز چشم ترم
تا بتوانم به رخت بنگرم
ای نفست یار و مدد کار ما
کی و کجا وعده ی دیدار ما
تعداد صفحات : 33